ارتینارتین، تا این لحظه: 13 سال و 3 ماه و 20 روز سن داره
آرادآراد، تا این لحظه: 6 سال و 8 ماه و 15 روز سن داره

آرتین والینا

یک روز نسبتا خوب

دوروز طول کشید تا تونستم شما رو آماده کنم که با هم بریم بیرون آخه یه روز با کلی مشقت لباساتون رو پوشیدم که بریم هر دو تا تون خواب رفتید روز بعد با هر زحمتی بود از خونه زدیم بیرون اولرفتیم   پیاده روی دور ورزشگاه توی راه  چیزایی که می دیدیم برات توضیح می دادم و تعریف می کردم که مفهومشون چیه مثل: آفتاب، خورشید ،ورزشگاه، ورزشکار، فوتبال،ماشینهایی که می دیدی و اسمشون رو می پرسیدی اخه تو هم مثل بچه های هم سن وسالت عاشق ماشین هستی از هر نوعیش از جمله کامیون کمپرسی و به قول خودت کف ،لودر ،بیل و...البته توی مسیر یه خورده ترسیدیم .از بس تو مملکت ما امنیت هست آدم جرات نمی کنه با دو تا بچه ساعت 4 بعد ازظهر یه...
12 آبان 1392

سخنان قصار گل پسر

پسری می ره کنار پنجره وبه بیرون خیره می شه و میگه: مامانی ببین آفتاب مشکی شده بریم بیرون. چون تا پاییز نیومده بود بهش می گفتیم آفتاب که رفت می ریم پارک. نمی دونه که حالا پاییزه، آفتاب مشکی یا هررنگ دیگه ای بشه نمی شه بیرون رفت   الینا پاشو می زنه بهش اوشون دارن کارتون محبوبشون MR BINرو می بینن پاشو هل می ده کنار،می گم مامانی می خواد باهات بازی کنه .می گه من اشباژیام؟ یعنی اینکه مگه من اسباب بازیم؟ منو ناراحت کرده بود وحرف بد می زد البته به تقلید از خودمون،که صد البته باید اول ایراد خودمون رو برطرف کنیم،منم باهاش قهر کرده بودم وبا الینا خانم اومده بودم تو اتاق خواب بهش شیر می دادم به باباش گ...
12 آبان 1392

این روزها

این روزا در گیر این هستیم که: 1- به پسرک یاد بدیم که پسر خوب پسریه که ،در مورد هر کاری که می خواد انجام بده یا هر حرفی که می خواد بزنه، اول باید فکر کنه ببینه درسته یا نه.که معمولا یا نه، چون دوست نداری فکر کنی. البته این تقاضای سنته ومن هم ازت بیشتر از این انتظاری ندارم .بعضی مواقع هم بعدش فکر می کنی مثل مامانی که وقتی از دستت عصبانی میشه و دستش کارای بد بد می کنه پشیمون می شه و به کارش فکر می کنه پس این یه تمرینه برای هر دو مون چون خرما خورده منع خرماخور نمی کند.پس این هم یکی از تمرینامون هست. 2-آداب غذا خوردن رو بهت یاد بدیم که خودت با قاشق چنگال غذا بخوری ،با دهن پر حرف نزنی،موقع غذا خورن...
12 آبان 1392
1